استراحت اجباری از هفت ماهگی
سلام به عزیز دلم ، دختر خودم که هر لحظه منتظر یه تکون کوچولوتم تا قربونت برم ١٨ شهریور بود که من با ، بابای عزیزت رفتیم دکتر تا خیالمون از بابت همه چیز راحت بشه !!!! اما ...... مثل اینکه خدا دلش می خواست من خیلی هم بارداری راحتی نداشته باشم و گفت یه کم قلقلکش بدم . عزیزم اینو بدون که هر چه از دوست رسد نیکوست . مخصوصا اون دوست خدا باشه دیگه چه بهتر . ازش ممنونم که همیشه قلقلک هاش هم حکمت داره و شیرینه . خانم دکتر گفت شما تشریف نیاوردید بالای دل مامان و همون پایین ها جا خوش کردی و این باعث شده گاهی که من فعالیت کم هم دارم دلم کمی درد بگیره و این کمی خطرناکه و باعث زایمان زودرس میشه که خیییییییییییییییییییلی بده . برای سه تا...
نویسنده :
منتظر
13:54