روزهای شش ماهگی
عزیز مامان ، مرضیه جووووووووووووووووونم سلام
یه روز من و بابا ، با هم رفتیم دکتر .معمولا چون دکتر صبح ها هست من با مامان جون یا خاله سیمین میرم . ولی این دفعه چون ماه رمضون بود نخواستیم مزاحم کسی بشیم . خیلی برای من لذت بخش بود که با بابات به دکتر میرفتم .
خدا خدا می کردم که خانم دکتر سونوگرافی کنه و من دوباره عشقمو ببینم . بالاخره رفتیم تو . دکتر گفت فشارت یه خورده بالاست و نباید نمک بخوری . من هم از حال و روزم براش گفتم که چقدر پام درد میکنه و انگار هزارتا سوزن توشه . اصلا نمیتونم حتی مدت کم بایستم . خانم دکتر قبلا ویتامین ب داده بود بخورم و ایندفعه گفت مجبوری تحمل کنی و راهی نداره . البته این چیزا در راه تو هیچی نیست عزیزم .
من گفتم خانم دکتر سونوگرافی نمی کنید و اونم گفت : چرا از خرداد تا حالا خیلی گذشته . منم کلیییییییییییییییی ذووووووق کردم . خوب شد بابا احمد هم بود تا تو رو ببینه . باز تایید کرد که شما یه دختر خانم نازنازی هستی . بعدش هم گفت بچه اول دختر باشه خیلی خوب و با برکته . کوچولوی من که سرباز امام زمان و شاگرد حضرت زهرا هم هست دیگه خیلی پر برکته ایشالا . خیلی با مزه بود راحت تو دل مامان لم داده بودی یه پات هم باز بود و یه پات هم بسته خانم دکتر می گفت مثل حاجی بازاری ها یلَم دادی
تو این روزهای ماه رمضون من و تو همش داریم با خدا عشق می کنیم و تمام لحظاتمون سرشار از یاد خداست . قربونت برم ، من تورو تو همه اعمالم شریک می کنم . تو غسل ها ، نمازها ، قرآن و ... حتی تو شب های قدر موقع قرآن سر گرفتن ، یه قرآن خیلی کوچولو داریم میگذاشتم روی دلم تا تو هم زیر سایه قرآن باشی . تا جایی هم که تونستم واسه همه چیزات دعا کردم . مخصوصا این که امشب قضا و قدر یک سال تعیین میشه . منم کلی دعا کردم تو سالم به دنیا بیای و خدا تورو تو دست های من قرار بده و روز به دنیا اومدن تو قشنگترین روز باشه .
راستی خانم دکتر گفت میتونی روزه بگیری و ضرری برای بچه نداره منم یه روز روزه گرفتم تا ببینم طوریم میشه یا نه . خیلی روز خوبی بود . یاد اون موقع ها اوفتادم که تو ماه خدا روزه می گرفتم . ولی همش نگران بودم یه بلایی سر تو بیاد . بعد سحر که خیلی دلشوره داشتم اما رو خودم کار کردم و گفتم باید توکل بر خدا کنی و راضی باشی به رضای خدا دیگه هر چه بادا باد . دیگه کلی نام قشنگ تو کمکم کرد راضی بشم به رضای خدا و تا افطار راحت راحت تحمل کنم . اخه روز ها هم خیلی طولانیه
تمام لحظات زندگیم با فکر به تو داره می گذره
به امید روزی که بیای تو بغلم .