در تدارک سیسمونی
فدات بشم که ٥ ماهه تو دل مامان جا خوش کردی دل مامان واسط یه ذره شده اخه یک ماهه ندیدمت از خدامه خانم دکتر دوباره بهم سونوگرافی بده دوباره ببینمت همینجوری تو فکر دست های کوچولوتم که هی تکون می دادی نازنین مامان چقدر تو همه ی وسایلات سریع و راحت خریده شدن اصلا بخاطر خرید سیسمونی تا اینجا اذیت نشدیم امیدوارم به همین راحتی و زودی هم به دنیا بیای یه روز بابای عزیزت نرفت سر کار و با مامان جون و خاله سیمین رفتیم خرید . خاله سیمین که از قبل تو اینترنت همه مدل تخت و کمد ها رو دیده بود گفت فقط یه جا چیز خوب داره ما هم یکسره رفتیم همونجا وقتی دیدم روی کمدش عکس گل داره کلی ذوق کردم اخه همه وسایلات هم گل...
نویسنده :
منتظر
18:36