مرضیه مامان و بابا غلت میزنه
سلام دختر ٤ ماهه مامان
عزیزم این روزهای آخر ٤ ماهگی در روز جمعه ١١ اسفند ٩١ در حالی که من و بابا روی میز ناهار خوری ناهار می خوردیم و تورو روی میز گذاشته بودیم شما بعد از تلاش های چند روزه تونستی غلت بزنی . فدات بشم که از این کار خوشت نمیاد . ما دست میزدیم تو گریه می کردی . همیشه به روی شکم هم که میگذارمت بدت میاد و نق میزنی . با این که می تونی سرت رو کامل بالا نگه داری .
مرضیه خانوم در حال بازی کردن با جغجغه
بنچ شنبه این هفته ٤ ماهت تموم میشه و باید بریم واکسن بزنیم . تازه مریضیت خوب شده و اصلا تحمل ناراحتیت رو ندارم .
خوشگل من تو از الان زائر امام رضا حساب میای چون امام رضا طلبیده و بابای عزیزت هم بلیت مشهد گرفته تا ایام تعطیلات عید بریم زیارت . خدایا شکرت .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی