مرضیهمرضیه، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

عطر بهشت

شروع غذای کمکی و لذت غذا دادن به شما

1392/3/2 21:06
نویسنده : منتظر
324 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز مامان سلام

با دستور پزشکت غذای کمکی رو دو هفته زودتر شروع کردیم . اول با فرنی و بعد حریره بادوم و آب ماهیچه و حالا هم که دیگه سوپ نوش جان می کنی . الحمدلله اذیت نمی کنی و خوب می خوری البته خوردنت قلق داره که تخصص مادرها پیدا کردن این قلق هاست . برام درست کردن غذا واسط خیلی لذت بخشه از اون بهتر غذا دادن بهت که عاشقانه هر قاشق رو تو دهنت می ذارم و امیدوارم هر ذرش گوشت بشهه بچسبه به تنت تپل بشی گازت بزنم نیشخند 

اول شش ماهگی کمی تلخ بود چون باید واکسن شش ماهگیت رو می زدیم . چند روز دیرتر زدیم چون عروسی مریم جون بود و دلم نمی خواست تو مریض باشی . اما بدیش این شد که روزی که واکسنت رو زدیم مامان جون رفت مشهد . درد دلتنگی مامان عزیزم یک طرف یک هفته جیغ زدن تو هم یک طرف هیپنوتیزم . بعد از زدن واکسن مزاحم مامان سیمین شدیم اون روز تو فقط خوابیدی ما هم که دیدیم تو خوبی رفتیم خونه چشمت روز بد نبینه ... خیلی تب نکردی ولی بمیرم که زبون نداشتی به مامان بگی جت بود فقط ناله می زدی و جیغ می کشیدی . اما تموم شد روزهای بد و دوباره آروم و ساکت شدی .

دیروز دکتر بودیم گفت وزنت شده ٦٩٠٠ و بد نیست در کل وزنت خیلی نیست ولی بد هم نیست . باربی مامانی دیگه .

ما شاالله مهارتی پیدا کردی تو غلت زدن و اصلا نمیشه ولت کرد یک لحظه میرم یه کاری کنم زیر میز باید پیدات کنم تعجب . تازگی ها هم داری سعی می کنی چهار دست و پا بری بخاطر رسیدن به اسباب بازی هات به هردری می زنی . 

یک سری عکس های این روزهای مرضیه خانوم

جیگر مامان در حال خوردن فرنی

تولد بابا

مرضیه مامان تو حموم

عکس های عشقم با گل های قشنگ حیاط مامان جون و باباجون

زیبا دختر ما تو دماوند


راستی می خواستم از دختر عمه گلت تشکر کنم که با نظر هاش برای وبلاگت منو دلگرم می کنه . از خدا می خوام که تو هم مثل الهه عزیز با حجاب بشی فرشته

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

خاله لیلا
9 خرداد 92 9:36
آآآآآآخ که خاله قربون اون چشم های زیبای تو بره
خاله لیلا
26 خرداد 92 1:59
تنبل چرا آپ نمی کنی؟؟؟؟؟؟
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عطر بهشت می باشد